شهید سعید

شبکه های مجازی ما را دنبال کنید

دیدار بسیج دانشجویی دانشگاه هنر با خانواده شهید سیاح طاهری به مناسبت میلاد حضرت زهرا (س) و روز مادر

نوشته شده در ساعت - 19 اسفند 1396

همزمان با سالروز میلاد با سعادت حضرت زهرا (س) و روز زن و بزرگداشت مقام مادر ، دیدار اعضای بسیج دانشجویی با خانواده معظم شهید سعید سیاح طاهری

دیر کرده ایم ترافیک نبرد را بهانه میکنیم با این حال شکایتی نمیکند. با آغوش گرم و مادری اش خانه ی ناآشنا یک باره شکل خانه ی خودمان میشود. می نشینیم لبخندش آرامترمان میکند و فضا را صمیمی تر
اول از سرنوشت میگوید اینکه چگونه با همسرش پیوند خورده است و بعد پای عشق وسط می آید و دلتنگی های مدام
نمیتوانیم بفهمیم بار این همه سختیِ زندگی بر دوش یک زن و چشم انتظار همسری که هر لحظه ممکن است برنگردد.
و ما هی توی دلمان و منطقمان با خود میگوییم مگر میشود؟ مگر میشود؟
از دعاهایش میگوید از اینکه دوست دارد از همسرِ دلبندش یادگاری ای داشته باشد و خداوند به او عطا میکند
از خوابهایش میگوید: ۲۳ دی ماه سال شصت و پنج
شب، میان خواب صادقه اش کسی نوید میدهد همسرش خواهد رفت از خواب بیدار میشود و تا صبح توسل میکند گریه میکند. صبح دوباره خواب می بیند او برمیگردد، خبر می آورند که زخمی است بیا و مرهم باش. میگوید خدا را شکر کردم گفتم دیگر کنارم می ماند می خندیم از غرهایش میگوید می خندیم
جنگ تمام میشود اما همسرش آرام نمیگیرد قرآن و کتاب و فیلم و دانش آموزان و شهدا و دفاع مقدس میشود دغدغه اش، او خوب میداند حالا وقت کار فرهنگی است
کلیپ ها را می بینیم و کارهایی که در همین راستا انجام داده فیلمها را قبلا دیده ایم اما هیچ وقت نامی از او نشنیده ایم، چه خوش نامی است گمنامی در این عصر به نمایش گذاشتن آدم ها با هر وسیله ای
دشمن اما از پا ننشسته است و صدای کمک هسایه ی مسلمان و ناموس و حرم است مگر میتواند نرود
۲۳دی سال ۹۴ خبر می آورند همسر به آرزویش رسیده است و زن به یاد خواب سال شصت و پنج اش می افتد
با این حال، حالمان خوب شده است اما هنوز از خودمان میپرسیم مگر میشود؟

۱۳۵

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

آخرین پیام ها

آرشیو پیام ها